سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانلود نرم افزار

جلوگیری از ایجاد فایلهایی با نام Thumbs.db

ترفند ویندوزحتمأ شما نیز در محیط ویندوز با فایلهایی با نام Thumbs.db که در بسیاری از فولدرها وجود دارد روبرو شده اید. وظیفه این فایلها ذخیره اطلاعات مربوط به حالت نمایشی Thumbnail است و به نوعی یک حافظه موقت یا Cashe جهت ثبت اطلاعات تصاویر Thumbnail تلقی میشود. خاصیت این فایل ها نیز اینگونه است که اگر آنها را به شکل دستی پاک کنید به طور اتوماتیک مجدد در همان محل ساخته میشوند. اما ممکن است شما اصلأ از حالت نمایش Thumbnail برای مشاهده تصاویرتان در محیط ویندوز استفاده نکنید یا علاقه ای به وجود این فایلها و پر شدن بی مورد فضای هارد نداشته باشید. در این ترفند قصد داریم به نحوه جلوگیری از ساخت و نهایتأ حذف فایلهای Thumbs.db در ویندوز XP بپردازیم.

بدین منظور:
My Computer را باز کنید.
از منوی Tools وارد Folder Options شوید.
سپس به تب View رفته و تیک گزینه Do not cache thumbnails را بردارید و OK کنید.
اکنون میتوانید به شکل دستی این فایل ها را Delete کنید، با این اطمینان که دیگر فایل جدید با عنوان Thumbs.db تولید نمیشود.

همچنین شما میتوانید از طریق رجیستری ویندوز نیز اقدام کنید ؛برای اینکار:
از منوی Start وارد Run شده و عبارت regedit را وارد کرده و Enter بزنید تا ویرایشگر رجیستری باز شود.
حال به مسیر زیر بروید:
HKEY_CURRENT_USERSoftwareMicrosoftWindowsCurrentVersion ExplorerAdvanced

از قسمت دیگر پنجره، بر روی DisableThumbnailCache دوباره کلیک کرده و در قسمت Value مقدار آن را به 1 تغییر دهید و OK کنید.
اگر DisableThumbnailCache در این محل وجود ندارد، در فضای خالی راست کلیک کرده و New > DWORD را انتخاب کنید. نام آن را DisableThumbnailCache قرار داده و مرحله بالا را اجرا کنید.
در پایان کافی است سیستم را یکبار از نو راه اندازی کنید تا تغییرات اعمال گردد.

به نقل از ترفندستان


نرم‌افزار Yahoo! Messenger برای موبایل

سلام، این نرم افزاری که امروز بنده برای دانلود گذاشتم یک نرم‌افزار Java (جاوا) برای موبایل می‌باشد.
شما توسط این نرم‌افزار می‌توانید با استفاده از GPRS به سادگی وارد آی‌دی خود شودید و با Add List هایتان چت کنید فقط توجه داشته باشید که توست این برنامه شما نمی‌توانید از امکاناتی چون Voice , WebCam استفاده کنید و امکان چت کردن در روم های یاهو وجود ندارد، ولی در کل برنامه‌ی بدون نقصی هست و کار شما را در حد زیادی راه می‌اندازد (تا حدی که بیشتر خود من از این برنامه استفاده می‌کنم تا یاهو مسنجر تحت ویندوز).

گویا آی‌تی، یاهومسنجر موبایل

پس دانلود کنید تا از دست نرفته!

حجم: 190 کیلوبایت
 [ دانلود نرم‌افزار Yahoo! Messenger ]


یک اسکین زیبا و کم حجم برای KM Player

 

قبلا در این سایت در برنامه KM Player که یک نرم افزار پخش فایلهای صوتی و تصویری قدرتمند کره ای است به صورت مختصر و به عنوان جایگزینی برای Windows Media Player معرفی شده بود (لینک مطلب)

پوسته Blackpearl، پوسته ای زیبا مخصوص این نرم افزار است که استفاده از آن را به شما پیشنهاد می کنبم :

shahvar-km-player-skin1

این اسکین زیبا تنها ??? کیلوبایت حجم دارد و با دوبار کلیک روی آن، اسکین به راحتی به برنامه اضافه می گردد.

لینک دانلود (کلمه عبور فایل فشرده : www.shahvar.net )

آشنایی بیشتر با نرم افزار KM Player


ترفند یافتن و دانلود فایلهای mp3 نایاب به کمک گوگل

 

در این ترفند قصد داریم روش یافتن و دانلود فایلهای  mp3   که به راحتی یافت نمی شوند را به شما بیاموزیم :

یافتن MP3 در گوگل

یافتن MP3 در گوگل

کافیست این مراحل را طی کنید :

?- ابتدا وارد گوگل شوید !
?- در فیلد جستجو تایپ کنید :

?intitle:index.of? mp3

3- حال کافیست نام آهنگ یا خواننده یا هنرمند را به آن اضافه کنید.

» مثال :?intitle:index.of? mp3 Yanni          (نمونه نتیجه این جستجو در گوگل


با لا برد ن وسعت پهنا ی با ند در ا ینترنت

با لا برد ن وسعت پهنا ی با ند در ا ینترنت

 

 

د ر ویندوز  XP د ر حا لت  پیش فرض  شما  فقط   میتوا نید

 

ا ز 20 %  پهنا ی با ند  برا ی  ا تصا ل  به ا ینتر نت ا ستفا د ه

 

نما یید .   د ر ا ین  شما ره قصد د ا رم  با ا جرا ی  یک  سری

 

تنظیما ت  که د ر زیر خوا هم   گفت   پهنا ی  با ند  شما  را   به

 

100% ا فزا یش  د هم . تا  ا ز اینترنت  لذ ت  ببرید .  و  با

 

سرعت فوق ا لعا د ه ا ی با ا ینتر نت کا ر نما یید .

 

 

خوا هش می کنم تما م مرا حل زیر را با د قت ا نجا م د هید .

 

 

1.Run را از منوی Start اجرا کنید.

 

 

2. در Run عبارت gpedit.msc را تایپ کرده و

 

 

OK را کلیک کنید.

 


3. منتظر بمانید تا
Group Policy اجرا شود.

 


4. در بخش
Local Computer Policy و زیر

 

 

Computer Configuration

 

 

گزینه Templates Administrative را گسترش

 

دهید.

 

 

( با کلیک بر روی علامت + کار آن انجام دهید )

 


5. در لیست باز شده گزینه
Network را نیز گسترش دهید.

 


6. حال در این لیست 
Scheduler Qos Packet

 

 

را انتخاب کنید.

 


7. به گزینه هایی که در سمت راست ظاهر می شوند دقت کنید.

 


8 .بر روی
Limit reservable bandwidth کلیک راست کرده

 

 

و Properties را کلیک کنید.

 


9. پس از اینکه پنجره
Limit reservable bandwidth Properties

 

 

باز شد در برگه Setting و در زیر Limit reservable bandwidth

 

 

گزینه Enabled را انتخاب کنید.

 


10. مشاهده می کنید که با انتخاب آن در روبروی
Bandwidth Limit

 

 

مقدار پیش فرض آن یعنی 20 درصد به نمایش در می آید.

 


11.به جای عدد
20 مقدار 0 را تایپ کرده و OK را کلیک کنید.

 


12.حال به
Connection که به وسیله آن به اینترنت وصل

 

 

می شوید رفته و بر روی دکمه Properties کلیک کنید.

 


13.به برگه
Networking بروید و دقت کنید که

 

 

Packet Scheduler QoS فعال باشد (تیک کنار آن مشاهده شود).

 

 

 

14. این پنجره را OK کنید.

 

 

 

15.کامپیوتر خود را Restart کنید.

 

 

 

برای بازگشت به حالت پیش فرض هم می توانید مسیر فوق را

 

 

 

دنبال کرده و بجای 0 عدد


شبی که تلویزیون کم آورد

 
1- دوشنبه شب بسیاری از فوتبال دوستان و آنهایی که دورادور مسائل فوتبالی را پیگیری می کنند از ساعت 23 پای تلویزیون نشستند تا پرده برداری عادل را از موضوع اختلاف سازمان و فدراسیون با برنامه اش به نظاره بنشینند؛ برنامه یی که با جمله یی به یاد ماندنی تمام شد؛«اگر عمری باقی باشد و بتوان روی این صندلی از حق و حقانیت حرف زد، ان شاءالله در برنامه بعدی به موضوع این چندروزه خواهیم پرداخت.» به نظر شما این ادبیات عادل فردوسی پور بود؟
 
2- با چهره درهم فرورفته، موهای مجعد، چهره یی که خستگی از سر و روی آن می بارید، با کت مشکی و تیره و البته برخلاف برنامه های این چند سال مقابل دوربین قرار گرفت و از روی نامه، متنی را خواند و به صورت غیرمترقبه یی مسابقه اس ام اس را اعلام کرد. به نظر شما این ادبیات عادل فردوسی پور بود؟
 
3- می توان لبخند پیروزمندانه «آنها» را پای تلویزیون خانه شان حدس زد؛ مردانی که حالا می توانند قدرت شان را به رخ همه آنهایی بکشند که تا دیروز به موضوع «محدودیت» اهمیتی نمی دادند. مجری برنامه 90 با حالتی افسرده نامه نوشته شده را می خواند؛ «باخبر شدیم دست اندرکاران فوتبال با مجوز سازمان حق هیچ مصاحبه یی را با برنامه های تلویزیونی ندارند و ما در حال بررسی موضوع هستیم تا چنانچه صحت داشته باشد به صورت مفصل درباره آن حرف بزنیم.» به نظر شما این ادبیات عادل فردوسی پور بود؟
 
4- همیشه همین طور بوده، آن زمانی که انتظار یک اتفاق بزرگ را می کشید ناگهان با چشمان تان می بینید که ناگهان هیچ اتفاقی نمی افتد و شما یک بازی خورده اید. آن زمان که انتظار دارید رئیس جمهور از ابررانت خواران اقتصادی کشور بگوید و هیچ اتفاقی نمی افتد، آن زمان که ابراهیم حاتمی کیا با یک بغل نگاتیو های مثله شده از فیلم «موج مرده» در مقابل خبرنگاران می ایستد و هیچ نمی گوید، همان زمان که رئیس جمهور قبلی مقابل دانشجویان می ایستد و از کارشکنی ها نمی گوید انگار ناگهان زیر دوش آب سرد می روید تا دیگر هوس «تازگی» نکنید. به نظر شما این ادبیات عادل فردوسی پور بود؟
 
5- دوشنبه شب خیلی ها فهمیدند صداوسیما هم با آن همه قدرت می تواند کم بیاورد و صدایش هم درنیاید. دوشنبه شب خیلی ها فهمیدند خصوصی سازی در شعارهای آقایان حقیقتی دست نیافتنی است که باید سال ها انتظارش را کشید وگرنه خیلی ها طاقت نقد و انتقاد را ندارند. دوشنبه شب خیلی ها از ناراحتی تا چند ساعت بعد از پایان برنامه بیدار ماندند و به فضای رسانه یی جامعه فکر کردند. دوشنبه شب کلاً شب بدی بود. آیا به نظر شما این ادبیات عادل فردوسی پور بود؟

عادل، آکتـور سینما

 

 


 
 
تلالوی نور پروژکتورهای استودیو روی چشمان اشک‌آلود مجری برنامه 90 آخرین پرده نمایش باورنکردنی دوشنبه‌شب بود. آنجا که انگار نقش اول یک قطعه تراژیک، پیش از فرو افتادن پرده‌ها، جمله‌ای در رثای معشوق از دست رفته می‌گوید.

 نه، ود!

تیتراژ پایانی آخرین برنامه 90، نقطه آغاز بحث‌های تلفنی بود. بینندگان حیرت‌زده از برنامه‌ای که ‌آکنده به سانسور و مصلحت‌اندیشی به پایان رسیده بود. چهره خسته و خالی از انرژی مجری برنامه و ضرباهنگ غیرعادی 90 را که انگار برای تمام‌شدن و انجام یک وظیفه هفتگی پخش شد، درک کرده بودند. این یک نمایش تمام‌عیار، ملغمه‌ای از پوچی ناگزیر و سکوت هدفمند بود. یک تصویر کامل از جمله نغز شاعری است که گفته بود: «سکوت سرشار از ناگفته‌هاست.»

 تکل از پشت
روزنامه‌ها، دوشنبه‌شب مشغول ارسال صفحات به چاپخانه‌ها بودند که شایعه روی صفحات نقش بست: «90، امشب پخش نمی‌شود.» اما تماس با پخش شبکه سه، به‌معنای تکذیب این خبر بود. ساعتی بعد نوبت یک خبر تازه بود: «مخابرات سرویس لازم را به برنامه 90 نخواهد داد و در ارسال پیامک‌ها اختلال ایجاد خواهد شد.»‌این شایعه جنس متفاوتی داشت و کنجکاوبرانگیز بود.

چیزی مثل تکل بلند مدافعی که پای مهاجم تیزچنگ حریف را نشانه می‌رود. دوشنبه‌شب، شب عزم جمعی برای ارسال پیامک به 90 بود. چیزی که حتی ذهن مشتریان نه‌چندان جدی این برنامه را به خود مشغول کرده و احتمال بروز آن وجود داشت. اتفاقی که گرچه باعث سود 110میلیونی اپراتور محترم می‌شد اما می‌توانست نشانه‌ای مستدل از یک پاسخ عمومی باشد. بنابراین وقتی عادل فردوسی‌پور بعد از اعلام سوال مسابقه SMS اعلام کرد که امشب پیامک به‌طور عجیبی به هدف نمی‌رسند، مشخص بود که آقای مدافع با ردیف استوک‌هایش به ساق پای مهاجم رسیده است.

 پنالتی؟
نه، گرچه بینندگان میلیونی تلویزیونی انتظار سوت داور را داشتند «اما داور به‌ کمک‌داور نگاه کرد و کمک‌داور به او. بعد دوباره کمک‌ به داور نگاه کرد و دوباره داور به کمک. بعد هم نوبت حرکات اشاره کرولالی بود و‌آخر سر وقت بازی به پایان رسید...»

(این جمله پایانی گفت‌وگوی فیروز کریمی بعد از بازی ذوب‌آهن بود که در برنامه 90 این هفته پخش شد.)

 سرد، مثل استودیو 14

عصر دوشنبه، بچه‌های باشگاه خبرنگاران جوان با دوربین به روزنامه‌های مختلف رفته بودند و با مدیران درباره موضوع تحریم 90 به گفت‌وگو نشسته بودند. به‌نظر می‌رسید تهیه‌کننده و مجری این برنامه در پاسخ به اطلاعیه فدراسیون و سازمان مبنی بر تحریم، تدارک مفصلی داشت اما درست در لحظاتی که عادل باید در باکس مونتاژ برنامه، مصاحبه را سر هم می‌کرد تا به ناظر پخش برساند، مصالح اداری و البته مملکتی سناریوی اولیه را تغییر دادند و فردوسی‌پور که صبح دوشنبه با انرژی بسیار به جام‌جم رفته بود، برنامه را با تاخیر و چهره‌ای ماتم‌زده آغاز کرد. او و هوشنگ نصیرزاده، روبه‌روی هم سردترین 90 تاریخ را کلید زدند و عامدانه هوای سرد استودیو 14 را به خانه بینندگان فرستادند. نکته جالب، جملات بریده و نسبتا شجاعانه عادل در لحظات پایانی بود. او از «آزادی» گفت و کاغذی را که برای پایان‌بندی به دستش داده بودند، طوری خواند که همه متوجه دستوری بودن آن شدند.

ناراحتی او تا‌ آنجا بود که حتی اجازه عکاسی به عکاس روزنامه جام‌جم را نداد. عکاسی که تمام تلاش خود را برای ثبت تصویر صورت اصلاح‌نکرده و تکیده عادل کرد...

 کی بود مرا هل داد؟
 
BBC، بنگاه خبر پراکنی بریتانیا مدتی است که پخش برنامه‌های فارسی را در یک شبکه مستقل آغاز کرده است. اگر تعارف را کنار بگذاریم، ایرانی‌ها نه از منزل همسایه محترم که از منازل خود هر شب به تماشای این برنامه‌ها می‌نشینند. این شبکه که سر و صدای زیادی حداقل در میان جامعه ایرانی خارج از کشور ایجاد کرده، بدون شک به‌دنبال سهم مهمی از بازار بزرگ مخاطبان ساکن ایران است. جالب اینکه BBC در دو برنامه جداگانه به 90 و ماجراهای کشدارش با مسئولان فوتبال ایران پرداخت و دو تحلیل متفاوت درباره آن ارائه داد. در این شرایط و در حالی که اکثریت ایرانیان بی‌توجه به محصولات این شبکه و کانال‌های مشابه و غیرمشابه فارسی‌زبان در انتظار آغاز 90 بودند، از رویکرد خلق‌الساعه این برنامه متعجب شدند. برنامه‌ای که گرچه در 10 سال گذشته از تمامی خطوط قرمز ورزشی و اجتماعی گذر کرد اما در تلاش همیشگی برای حفظ فاصله با سیاست، سرانجام به بدگمانی اداره‌کنندگان اصلی باخت.

طبیعی است وقتی BBC از 90 حرف می‌زند، موضوع سیاسی شده؛ اگرچه عادل فردوسی‌پور با سکوت کامل در هفته گذشته، کوچک‌ترین گاردی مقابل هیچ‌کس نگرفته بود تا احیانا پایش به معرکه سیاست‌بازان باز نشود اما 90 این هفته حکایت سقوط مرد ساده‌دل به داخل آبشار نیاگارا بود. همان که بعد از بیرون‌کشیده‌شدن از آب، میان تشویق مردم، پی آن کسی می‌گشت که به داخل آبشار هلش داد!

 داستان آشنا

داستان 90، در این یکی، دو هفته داستان آشنای جامعه ماست که با همان موتیف‌ها تکرار شد:
-  این داستان برنامه‌ای بود که ظاهرا برای مرزشکنی در «حدودی دیگر» تعریف شده است. حدودی که شامل دعواهای سطح پایین داوری و طنازی از عرصه‌هایی است که به تعبیر دوستان حاضر در مقامات بالا، دستاوردهای مملکت را زیر سوال نبرد و باعث تنش‌های مدیریتی در حوزه‌های مردمی‌ای مثل فوتبال شد.
- این داستان چهره‌‌ای بود که با استعداد و هوش ذاتی و سواد قابل رشکش، تبدیل به یکی از چند چهره محبوب تلویزیونی در ایران شده اما سرانجام برای پیشروی‌اش باید حدی تعیین کرد. شاید وظیفه‌ای که برای او مقدر شده، این است که تهیه‌کننده یک برنامه سرگرم‌کننده جذاب باشد نه برنامه‌‌ای که با ردای مخالف جلب‌توجه کند.
- این داستان مدیرانی بود که در نهایت پای یکی از سالم‌ترین و بهترین کارمندان خود در مجموعه عریض و طویل صداوسیما نایستادند. البته حقیقت این است که مدیر شبکه سوم سیما که به استقلال کامل مشهور است، با جمیع اتفاقات چاره‌‌ای هم جز این نداشت. چرا که، پای 90 به جریانی باز شده بود که همسویی با آن به صلاح هیچ‌کس نبود

جزئیات دیدار روز چهارشنبه سیدمحمد خاتمی و رهبر معظم انقلاب منتشر


به گزارش «موج سوم» یک منبع آگاه در گفتگو با «آینده»  گفت: «خاتمی که روز دوشنبه گذشته و پیش از این دیدار اعلام کرده بود یا او یا موسوی در انتخابات آینده شرکت خواهند کرد، روز چهارشنبه طبق برنامه قبلی دیداری با رهبر انقلاب داشتند و در این نشست درباره انتخابات آینده هم صحبت‌هایی با ایشان مطرح کردند».

وی افزود: «در این نشست رییس جمهور سابق کشورمان برخی نقطه‌نظرات و دل‌نگرانی‌ها و دغدغه‌های خود را با رهبر انقلاب در میان گذاشته‌اند که ایشان نیز با استماع نظرات خاتمی و تایید برخی مسایل طرح شده، نکات و رهنمودهای خود را مطرح کرده‌اند. رهبر انقلاب همچنین شخصیت خاتمی را محترم دانسته و اظهار کرده‌اند که شخصیت او نباید آسیب ببیند».

این منبع آگاه ادامه داد: «ایشان همچنین اظهار کرده‌اند که نسبت به آمدن یا عدم حضور افراد در انتخابات آینده، توصیه‌ای نمی‌کنند و در صورت حضور خاتمی و حتی پیروزی او یا هر کس دیگر، طبق معمول گذشته و روابط رهبر و رئیس جمهور با وی تعامل خواهند کرد».

گفتنی است امروز نیز سیدمحمد خاتمی در حاشیه نشست «دهه چهارم ضرورت تعامل و تحول» در جمع خبرنگاران گفت: «رهبری نه معین می‌‏کنند نه بنایشان بر این است که چه کسی بیاید و یا چه کسی نیاید. من هم با ایشان دیداری داشته‌‏ام و البته دیداری هم قبلاً داشته‌‏ام. ایشان هر کسی بیاید و رای مردم را داشته باشد، با او کار می‌کنند و نظر ایشان هم همین است».

وی تصریح کرد: «متاسفم از این‌که در جامعه کسانی اعلام می‌‏کنند که رهبری بر فرد خاصی نظری دارد و این منتسب کردن افراد به رهبری جفا به رهبری است»

 

 

 


تصمیم آقای «؟»

    نظر
کسری جاویدی
کمتر از 10 ماه به انتخابات ریاست جمهوری دهم باقی مانده و گمانه‌زنی‌ها در باره‌ی کاندیداهای احتمالی از مدتی پیش در بین احزاب و گروهای سیاسی با گرایش‌های مختلف سیاسی آغاز شده است و هر روز اخبار جدیدی در این ارتباط به گوش می‌رسد. داستان زیر هیچ‌گونه ارتباطی به جمهوری اسلامی ایران و انتخابات ریاست جمهوری ندارد و هرگونه شباهتی کاملاً تصادفی است.


در گوشه‌ای از دنیا یک تیم فوتبال وجود داشت با گذشته‌ی پرفراز و نشیب و هواداران بی‌شمار. تیم فوتبال آماتوری که دو فصلی را با داشتن یک مربی واقع بین به نام "آقای؟" و با وجود کمبود امکانات و کارشکنی‌های هیأت مدیره نتایج نسبتاً خوبی گرفت و توانست از لیگ زیرگروه به لیگ یک صعود کند و حتی مدعی حضور در لیگ برتر نیز باشد. اما هوادران کم‌حوصله و عجول، به تدریج سرمربی تیم را متهم به محافظه‌کاری کردند و بدون توجه به داشته‌ها و امکانات تیم، از تیم محبوب‌شان انتظار داشتند مانند تیم‌های درجه یک لیگ برتر فوتبال بازی کند. این انتظارات سبب شد که سرمربی تیم از هیأت مدیره باشگاه که از موفق شدن سرمربی و افزوده شدن بر شدت محبوبیت وی احساس خطر می‌کرد تقاضای افزایش اختیارات کند که طبعاً با مخالفت اعضای هیاًت مدیره مواجه شد. هوادارن تیم حمایت چندانی از سرمربی در مقابل هیأت مدیره به‌عمل نیاوردند تا مربی بیش از پیش دلسرد شود.

کم‌کم ورزشگاه از تماشاگران خالی شد و به‌جز عده اندکی از هوادارن واقعی و عده‌ای از لیدرهای تماشاچیان که از هیأت مدیره برای آوردن عده‌ای تماشاچی به استادیوم پول می‌گرفتند، کسی دیگر برای حمایت از تیم به ورزشگاه نمی‌رفت.

بدین ترتیب هیأت مدیره توانست سرمربی قبلی را به سادگی کنار بزند و با استفاده از حمایت همان اندک عده‌ای از تماشاگران که لیدرهای تیم به استادیوم می‌آوردند، فردی بسیار کم‌تجربه را با سروصدای فراوان جایگزین وی کند که تنها از فوتبال حاشیه‌های آن را می‌شناخت و با وجود ادعای فراوان کمترین اطلاعی از فوتبال نوین و حرفه‌ای نداشت.

هیأت مدیره با تمامی امکانات از سرمربی جدید حمایت می‌کرد. دست سرمربی برای انتخاب و آوردن هر کسی به باشگاه باز بود، به طوری که سمت‌های جدید در تیم به‌وجود آمد که هیچ ربطی به فوتبال نداشت و خیلی از سمت‌های قبلی که لازمه‌ی یک تیم فوتبال هست حذف شدند. به طور مثال پزشک و بدنساز از تیم حذف شدند و به جای آن‌ها رمّال و مداح به تیم آورده شدند. کلیه بازیکنان قبلی با سال‌ها تجربه از تیم کنار گذاشته و بازیکنان بی‌تجربه و با توان بسیار پایین‌تر جایگزین آن‌ها شدند.

تیم نتیجه نمی‌گرفت و سرمربی به جای قبول مسؤلیت، تقصیرات را به گردن کادر فنی قبلی می‌انداخت. با مصاحبه‌های جنجالی به جای آرامش تیم را دچار حاشیه می‌کرد. تیم به زحمت مقابل تیم‌های ضعیف و درجه چندم لیگ تساوی می‌گرفت ولی مربی این تساوی را حماسه و برابر با کسب جام لیگ قهرمانان اروپا می‌دانست. تیم در آستانه‌ی سقوط به لیگ زیرگروه بود اما مربی تیم از سبک بازی قهرمان 18 دوره‌ی لیگ برتر ایراد می‌گرفت و مربی قصد داشت که به مربی آن درس تیمداری بدهد.

بازیکنان از نوع تمرینات و طرز تفکرات مربی خسته شده بودند و با وی اختلاف پیدا کرده یکی‌یکی از تیم کناره می‌گرفتند.
 
بین اعضای هیأت مدیره بر سر حمایت یا عدم حمایت از سرمربی اختلافاتی بروز کرده‌بود ولی همچنان صحبت از تمدید قرارداد با وی بود.

تیم در آستانه سقوط به لیگ زیرگروه‌ها بود و فیفا نیز به علت سخنان تند مربی آن بر علیه سایر تیم‌ها قصد انحلال این تیم را داشت...

در چنین وضعیت بحرانی، همان اندک هوادار واقعی تیم از روی سکوهای ورزشگاه شروع کردن به فریاد زدن نام سرمربی پیشین تیم. به تدریج بر تعداد کسانی که بر روی سکوها نام "آقای ؟" را فریاد می‌زدند افزوده شد.

در ابتدا هیچ کس این فریادها را جدی نمی‌گرفت، حتی سرمربی کنونی آن را "اراجیف یک مشت تماشاگرنمای عضو مافیای کثیف فوتبال" خواند.

هرچه زمان به پایان لیگ و اولتیماتوم فیفا برای انحلال باشگاه نزدیک‌تر می‌شد، بر تعداد این "تماشاگرنماهای مافیای کثیف فوتبال" در استادیوم افزوده می‌شد. به طوری که حتی لیدرهایی که از هیأت مدیره پول می‌گرفتند بدون این‌که هیئت مدیره بفهمد نام "آقای ؟" را فریاد می‌زدند.

در این بین سکوت معنادار سرمربی سابق نگرانی‌های اعضای هیأت مدیره را دوچندان می‌نمود. این نگرانی‌ها موجب شد تا هیأت مدیره تمام توان خود را در تخریب "آقای ؟" بکار ببرد.

در روزهای پایانی لیگ جمعیت در ورزشگاه و خیابان‌های اطراف آن موج می‌زد، جمعیتی که نه برای تماشای فوتبال و نه برای تماشای نابخردی‌های مربی تیم بلکه تنها برای بازگرداندن سرمربی سابق به استادیوم می‌آمدند. هیأت مدیره مستأصل شده بود، نه سیاست تخریب جواب داد و نه تهدید و نه حتی تطمیع! دیگر بر آن‌ها مسجل شده بود که بازگشت "آقای ؟" تنها راه نجات و برون‌رفت از بحران است، لذا تصمیم بر آن شد که بر سر راه بازگشت سرمربی پیشین به تیم مانع تراشی نکنند.

ولی در این میان یک مسأله اساسی وجود داشت، آیا "آقای ؟" با توجه به تجربه‌ی قبلی حاضر بود به تیم بازگردد و با همان شرایط قبلی به کار ادامه دهد؟ آیا هیأت مدیره دیگر در کار وی کارشکنی نمی‌کرد؟ آیا هواداران واقع‌بین شده بودند و دیگر انتظار معجزه از وی نداشتند؟

به نظر شما "آقای ؟" چه تصمیمی گرفت؟ اگر شما جای وی بودید چه تصمیمی می‌گرفتید؟ به تیم باز می‌گشتید تا از سقوط آن به لیگ زیرگروه جلوگیری کنید یا به زندگی آرام و بی‌حاشیه ادامه می دادید؟